عزیز دلم .....

نمیدونی تازه دوازده روزه که از پیشت برگشتم اما واسه آزیت به قدره یک سال گذشته میدونی هروقت میام پیشت بخودم قول میدم که این دفعه واسه همیشه میمونم  اما انگار مسافرت همیشه مسافره......میدونی عزیزم وقتی یادم میاد و میبینم که چند روزه دیگه گلم باید بره خدمت نمیدونی چه حالی میشم نمی تونم حتی تصورشم کنم......

چه جوری میتونم طاقت بیارم منی که تمام دل خوشی روزام فقط شنیدن یک لحظه صدای توه منی که روزام با خنده هات معنا میگیره......

آخه تمام روز رو میگذرونم به امید این که شبا صدای قشنگت برام آرامشی میآره که هیچکی و هیچی مثله اونو تو دنیا نداره.......

آلان که بهش فکر میکنم بغض امونم نمیده .......اما تورو میدم دسته تنها کسی که تو دنیا فقط به اون اعتماد دارم و بس خودش همیشه جوابمو داده اونی که تاحالا همه زندگیمونو به دستش سپردم و برامون کم نزاشته...خدا جونم خودت میدونی که اون این کارو داره واسه نجات زندگیمون میکنه......

خودت مواظب آقایی من باش میدونی که آزیش جونش به نفساش بستست...

نفسم...وجودم..امید آزی..

دلم همیشه میخوات روزه عشق رو باهم جشن بگیریم میدونم که قربونش برم اون روز سربازه واسه همین دلم میخوات از همین الان به تنها عشق زندگیم تبریک بگم

میدونی عشقه من با بودن تو تو زندگیم هر روزی برام روزه عشقه آخه من چه جوری میتونم واسه بودن تو تو تک تک لحظه هایه زندگیم تشکر کنم؟ میدونی اگه بتونم باید چند روزو به نام روزه عشق  بزارن ؟تا من بتونم به مناسبت هر کدومش به تو بهترینم تبریک بگم. میدونی حسابش اندازه تعداد تپش های قلبمه از وقتی که دیدمت تا امروز که وجود مقدست مال منه...و از هر تپشش فقط اسم

(علی) شنیده میشه. عزیز دلم.. دلم میخوات قشنگ ترین گلای دنیا رو بهت تقدیم کنم اما تو دیگه مگه گل گذاشتی ؟تو قشنگ ترینشون رو به من هدیه دادی

و اون وجود پاکت بود که متعلق به خوده خودمه  

و تا وقتی که زندم نمیزارم هیچکی اون گل رو از من بگیره

دوست دارم علی من.... نفس نفس...تا پای جون ...